پدر طالقانی

روزی که آیت ا... طالقانی فوت کرد یادم نمی رود. زمانی که خبر را شنیدم بی اختیار زدم زیر گریه نمی دانستم چکار کنم.رفتم خونه همسایمون که با پسرش خیلی رفیق بودم پیش اونها شروع کردم به گریه کردن ولی اونها عین خیالشون نبود .خوب اونها از سیاست چیزی نمی دانستند وحق هم داشتن که هیچ احساسی نداشته باشن روز ی هم داشتن ایشون را به بهشت زهرا می بردند عده  زیادی جمع شده باشن .چی بگم از اون روز عادت ندارم که مرگ کسی را با آب تاب توضیح بدم.
طالقانی اگر بود فکر میکنم مسیر این انقلاب عوض می شد او کسی بود که می توانست تمام گروه ها را دور خود جمع کند و مجاهدین یکی از آن گروه ها بود .شاید آن همه کشت و کشتار نمی شد.
زمانی که طالقانی به مجلس رفت حتی حاضر نشد روی مبل مجلس بنشیند و روی زمین نشست. او کسی بود که قدرت مانور را از خیلی از آشوب طلبان گرفته بود .و مرگ مشکوک او...
نمی توانم بعضی از جزئیات را توضیح دهم چون ممکن است که خودم یا اونها ئی که نام ببرم باید سیم جیم پس بدهیم.
ولی هر چه بود او واقعا یک عارف بود .واقعا یک مجاهد بود کسی که حتی اعتقاد داشت که بازجوهایش و کسانی که او را شکنجه کردند قابل ترحم هستند .چون جاهل هستند. و بر نادان تکلیفی نیست .او بزرگ بود واقعا بزرگ بود.
شاید این رسم روزگار است .
اگر طالقانی بهشتی و مطهری و دکتر بهشتی دکتر شریعتی مفتح و خیلی ها زنده بودند شاید امروز را شاهد نبودیم .
ولی ظاهرا ما باید این روز ها را می دیدیم.
بیاد کتاب قلعه حیوانات افتادم اثر جورج اورول 
کتاب ارزشمندی است.
ارزش ۱۰ بار خواندن را دارد
 
نظرات 13 + ارسال نظر
بهمن ساده دل چهارشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 10:39 ب.ظ http://www.sadedell.blogsky.com

سلام
وبلاگ ساده دل و کمک به مهرانه حتما بخونید فردا 5 شنبه 20 شهریور قرار وبلاگی
بدرود

سفر به اعماق اینترنت پنج‌شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 06:21 ق.ظ http://explorer.blogsky.com

سلام
خوبی
موفق باشید

هدی پنج‌شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 11:21 ق.ظ http://kaghazesefid.blogsky.com

خوب شد این قسمت نظرات برگشت تا ما هم آمدنمان را خبر دهیم!

آرمین گیله مرد پنج‌شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 05:42 ب.ظ http://gilehmard.blogspot.com

سلام ... با اینکه من دوستدار آخوند و کشیش و .... نیستم و نبودم ... من هم نمیدونم چرا، اما طالقانی مرد من هم بی اختیار گریم گرفت .... با اینکه کار درستی نیست اما وقتی حبر مرگ هر آخوند و کشیشی میشنوم در اصل حال میکنم .. اما سر طالقانی ... من هم نمیدونم ...

مرتضی جمعه 21 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 01:23 ق.ظ http://gale.blogsky.com

سلام من مرتضی راوی فرزند آدم هستم و الان در ۲ وبلاگ قلم و گاله هم زمان می نویسم لطفا لینک سابق من را اصلاح کنید من هم امشب به شما لینک می دهم بد نیست مطلب در مورد پینگ را بخوانی

مسیح جمعه 21 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 03:25 ق.ظ http://aaddee.blogsky.com

سلام دوست من

شاید بهتر بود که نباشند تا نامشان به نیکی بماند ...

شاید اگر بودند امروز برداشت ما از روحانیت شیعه چیز دیگری بود ...

شاید اینها همه مشیت الهی بوده ...

مثل گم شدن وبلاگ من ...

سربلند بمانی و ایرانی .

مسیح بی وبلاگ .

قمارباز جمعه 21 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 07:33 ب.ظ http://ghomarbaz.persianblog.com

سلام...اگر طالقانی و شریعتی زنده بودند الان آنها هم گوشه زندان بودند...موفق باشی

mehman nakhandeh جمعه 21 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 08:15 ب.ظ http://kiam-man.blogsky.com

:)
alan yek chizi kashf kardam! :)))))
linki ke vase man dadi ke gharar bod basheh "kiam-man "
kojam man shodeh!!!! :)))))))
har chand ke in ham sadegheh! ;)
:D

مرتضی جمعه 21 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 09:15 ب.ظ http://gale.blogsky.com

سلام ممنون از لینکت عزیز به وبلاگ دوم من با آدرس قلم دات بلاگ اسکای هم سر بزن راستی یک نقطه اضافی کنار اسمم خورده ... بای

ایمان جمعه 21 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 09:47 ب.ظ http://jomhouri.blogsky.com

با درود بیکران بر دوست عزیز
واقعا یادش و نامش جاودان باد
زیبا نوشتی

کیا جمعه 21 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 11:02 ب.ظ http://h-kia.blogsky.com

سلام
خوبی؟
نوشته جالبی بود.
راستی حتما معنی اون شعر انگلیسی رو می نویسم.
پایدار باشی

علی جمعه 21 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 11:37 ب.ظ http://rahai.persianblog.com

با درود های فراوان ........وبلاگ رهایی فصل جدیدی را آغازنموده است که به ادبیات ممنوعه درایران و خارج از کشور میپردازد .......... منتظر نظرات شما دوستان اهل مطالعه هستم ............. به امید سرنگونی دستگاه ظلم در ایران ..................

آنیتا شنبه 22 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 04:50 ق.ظ http://paradox.blogsky.com

من در مورد طالقانی باهات خیلی موافقم... اما حساب بهشتی و مفتح و مطهری شاید کمی جدا باشه، نه؟!؟! راستی اگه طالقانی زنده می موند... !!! یه فرض محال می شد چون اینها اگه اینی که الآن شدن نبودن که اصولن طالقانی در مقایسه با اونها با اینکه آخوند بود فرشته به حساب نمیومد و زنده میموند و با مرگی مشکوک فوت نمی کرد.... به هر حال روحش شاد....
(راستی تقسیم آدما به آخوند و غیر آخوند هم خودش یه حکایتیه ها، نه؟؟!!! )
راستی خوشحالم که دوباره می نویسی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد